سلسله یادداشت‌های رگانتو

به عنوان یک مادرید اکسترا، همیشه قدردان زحمات رئیس پرز بوده و هستم. کسی که نامش با نام رئال مادرید و نام رئال مادرید با او گره خورده است. اما در چند سال اخیر به عنوان طرفدار مادرید نمی‌توانم از کاستی‌ها و ضعف‌های گاها خنده‌دار چشم‌پوشی کنم. اصلا رئال با ما یاد داد که کمال‌گرا باشیم. حداقل در سه سال گذشته هر آنچه که رئال مادرید اعتبار و منزلت داشت به باد فنا رفته است. در برابر تیم‌های دسته چندمی باید بترسیم که تیبو کورتوا آماده نباشد. تیم عملا دو ستاره دارد: رافائلو در خط حمله و کورتوا در دروازه. بین این دو نفر هیچ چیزی وجود ندارد، هیچ چیز.

ما بازیکنانی مانند فده والورده داریم که هافبکی بسیار کارآمد است. حداقل در سه سال گذشته، فده در پست غیرتخصصی دفاع راست قرار گرفته است و آقای پرز از جذب یک دفاع راست تخصصی ناتوان بوده تا فده والورده هر روز بیشتر از پیش در این ترکیب مضحک محکوم به محو باشد. شاهکار مدیریتی پرز را می‌توان در جذب ترنت الکساندر آرنولد دید. بازیکنی که در لیورپول مصدوم بود و الان هم مصدوم است.

در رئال مادرید نسخه ۲۰۲۵ بازیکنانی در ترکیب هستند که هیچ جوره در قواره تیم بزرگی به نام مادرید نیستند. چگونه می‌توانیم بپذیریم فران گارسیا فیکس رئال مادرید در پست بزرگانی چون کارلوس و مارسلو باشد. کسانی چون شوامنی و کاماوینگا در یک سطح فریز شده‌اند و هیچ پیشرفتی نداشته‌اند. برای تلاش‌های آردا گولر احترام قائل‌ام اما به نظرم گولر در حد رئال کاستیا هم نیست. عملا رئال در پست هافبک بازی‌ساز هیچ وزنه‌ای ندارد. در خط حمله وینیسیوس و رودریگو عملا کارایی خاصی ندارند. در چند سال اخیر وینی به پاشنه آشیل تیم شده است. مربیان جرئت تعویض کردنش را ندارند. وینیسیوس عملا تیم را از معنا خالی کرده است. در خط دفاع رودیگر تمام شده است. آسنسیو هیچ رشدی نداشته است. بقیه هم (میلیتائو، آلابا، کارواخال)، به لطف تیم بی‌نظیر پزشکی رئال، مصدوم هستند.

از حق نگذریم، تیم بدنسازی و پزشکی رئال مادرید، حداقل در سه سال گذشته، فاجعه‌ای به تمام معنا بوده است. دیگر تعداد مصدوم‌ها و رباط صلیبی‌ها را به یاد ندارم. بازیکنان پیش‌فرض مصدوم هستند مگر آنکه خلافش ثابت شود. طرفداران می‌توانند ناکارامدی تیم بدنسازی و پزشکی رئال مادرید را ببینند اما رئیس پرز چیزی نمی‌بیند.

سنت بسیار بدی در رئال مادرید هست. وقتی بازیکنی با صد میلیون یورو خریده می‌شود، حتی اگر بعدا افت کند یا مشخص شود که کارایی لازم را ندارد، حتما باید بازی کند اما بازیکن جوانی که اتفاقا خوب هم بازی می‌کند نیمکت‌نشین است. فلسفه بازی ندادن به اندریک را من هیچ وقت درک نکردم. بازیکنی که کوه استعداد است.

طرفداران انگشت اتهام را به سوی ژابی آلونسو گرفته‌اند اما مشکل در جایی دیگر است. مشکل خود پرز است. سومدیریت در رئال مادرید بی‌داد می‌کند. رئال به تغییر فوری تیم مدیریتی نیاز دارد اما امیدوارم حوادث دوران رامون کالدرون مجددا تکرار نشود.

پی‌نوشت:‌ خوشبختانه با خبر شدم که اندریک به لیون فرانسه پیوسته است.